امام حسن)ع( نخستين فرزند امام على)ع( و فاطمهزهرا)س( است كه در نيمه ماه مبارك رمضان سال سوم هجرى قمرى در مدينه منوره ديده به جهان گشود و با تولد خويش، در جدش پيامبر)ص( و ساير اهلبيت)ع( شادى و نشاط ويژهاى پديد آورد. امام حسن)ع( بنا به روايت شيعه و اهلسنت، شبيهترين انسانها به رسولخدا)ص( بود و در اين باره گفته شده است: و كان الحسن اشبه النّاس برسولاللّه)ص( خلقاً و هَدياً وَ سؤدداً؛ حسن از جهت سيما، روش و رهبرى از همه بيشتر به رسولخدا)ص( شباهت داشت.(1) امام حسن)ع( پس از شهادت پدرش اميرمؤمنان على بن أبى طالب)ع( در كوفه، با درخواست و بيعت ياران آن حضرت و اهالى كوفه، خلافت را پذيرفت و راه و روش عدالتپرور پدرش را تداوم بخشيد.(2) وليكن با فتنهانگيزىهاى معاوية بن ابى سفيان و شرارتهاى سران سفاك سپاه او از يك سو و نفاق و خيانت برخى از سران سپاه امام)ع( و ايجاد چند دستگى در ميان مردم و خستگى آنان از جنگ و خونريزى از سوى ديگر، آن حضرت را واداشت كه براى حفظ اصل اسلام و در نظر گرفتن مصلحت مسلمانان، با معاويه صلح كند و حكومت را به طور موقت و مشروط به وى سپارد. از آن پس، امام)ع( از كوفه به وطنش مدينه بازگشت و بقيه عمر شريف خود را در مدينه گذرانيد. آن حضرت گرچه از حكومت كنارهگيرى كرده بود ولى با رفتار و كردار خود، امت اسلام را به جنايتهاى معاويه و عاملان او در سراسر مناطق اسلامى آگاه مىكرد و روحيه رزم و جهاد را در نهاد آنان دوباره زنده مىكرد. وجود آن حضرت براى معاويه و عامل او در مدينه، بسيار گران مىآمد و مانع تركتازى آنان مىگرديد و دستگاه غاصب خلافت را با مشكلاتى مواجه مىكرد. از جمله اين كه معاويه تصميم گرفته بود كه فرزند خود يزيد را جانشين خويش گرداند و در اين راه تلاش زيادى به عمل آورد وليكن در آغاز توفيق چندانى به دست نياورد. چون اين فكر شيطانى مخالف با صلحنامه امام حسن)ع( بود و از سوى ديگر وجود شخصيت امام حسن)ع( مانع تحقق هدفهاى معاويه بود. بدين جهت در صدد از ميان برداشتن اين اسوه بزرگ عالم اسلام برآمد و در اين راه از منافقان و كسانى كه به خاطر وابستگى فاميلى با آن حضرت رابطه داشتند، سود جست. معاويه از طريق اشعث بن قيس، دخترش جعده را كه همسر امام حسن)ع( بود وسوسه كرد و او را به شهادت آن حضرت ترغيب و تطميع نمود. وى به جعده گفت كه اگر حسن را به قتل آورى، علاوه بر اين كه يكصد هزار درهم پول نقد دريافت مىكنى، وى را به عقد فرزندش يزيد درمىآورد و او را ملكه عالم اسلام قرار مىدهد. جعده كه نفاق و دوچهرگى را از پدرش به ارث برده بود، هر چه بيشتر خود را به آن حضرت نزديك گردانيد و پس از جلب توجه امام)ع(، ناجوانمردانه به آن حضرت، خيانت كرد و به وى زهر خورانيد. امام حسن)ع( به خاطر نوشيدن زهر، مسموم شد و به مدت چهل روز در بسترى بيمارى افتاد و روز به روز، حالش وخيمتر گرديد، تا اين كه در 28 صفر سال پنجاه هجرى قمرى، مصادف با سى و دومين سال رحلت پيامبر)ص( در مدينه به شهادت رسيد و محبان اهلبيت)ع( را در سوگ بزرگى فرو برد. امام حسين)ع( به تجهيز بدن مطهر برادرش پرداخت و سپس جهت تدفين آن در كنار مرقد پيامبر)ص(، اقدام به تشييع جنازه نمود. عده زيادى از اهالى مدينه، اهلبيت)ع( و تمامى بنىهاشم در تشييع جنازه امام شهيد خود همراهى كردند و با عزت و احترام، بدن مطهرش را به سوى مرقد رسول خدا)ص( حركت دادند. ولى بنىاميه و مخالفان اهلبيت)ع( با تحريك عائشه بنت ابى بكر مانع تدفين بدن آن حضرت در جوار مرقد پيامبراكرم)ص( شدند و در اين راه بسيار پافشارى كرده و آماده هرگونه فتنه و فساد گرديدند. جوانان بنىهاشم و پيروان ولايت آماده دفاع از حريم امامت و ولايت شدند. امام حسين)ع( كه در شهادت برادرش امام حسن)ع(، از همه سوگوارتر و غمگينتر بود، در برابر حرمت شكنىهاى بنىاميه و مخالفان اهلبيت)ع( فرمود: واللّه لولا عهد الحسن)ع( إلىّ بحقن الدّماء، و أن لااُهريق فى أمره مِحجمة دم، لعلمتم كيف تأخذ سيوف اللّه منكم مآخذها، و قدنقضتم العهد بيننا و بينكم، و أبطلتم ما اشترطنا عليكم لأنفسنا؛ (3) سوگند به خدا اگر برادرم با من پيمان نبسته بود كه در پاى جنازه او به اندازه حجامت خونى ريخته نشود، مىديديد كه چگونه شمشيرهاى الهى از نيام بيرون مىآمدند و دمار از روزگار شما برمىآوردند. شما همان بيچارگان روسياهايد كه عهد ميان ما و خود را شكستيد و شرائط فيمابين را باطل ساختيد. امام حسين)ع( و ساير بنىهاشم كه به خاطر سفارش امام حسن)ع(، كظم غيض كرده و بردبارى و جوانمردى را پيشه خود داشتند، به ناچار بدن امام حسن)ع( را به سوى قبرستان بقيع حمل نموده و در جوار جدهاش فاطمه بنت اسد)رض( تدفين نمودند.(4) هماكنون مزار امام حسن مجتبى)ع( به همراه سه تن از امامان معصوم )يعنى امام زينالعابدين، امام محمد باقر و امام جعفر صادق عليهمالسلام( بدون هيچگونه گنبد و بارگاهى در اين قبرستان قرار دارد و محل زيارت بسيارى از شيعيان و دوستداران اهلبيت)ع( مىباشد. در تاريخ شهادت امام حسن مجتبى)ع(، علما و مورخان شيعه اتفاق نظر دارند كه آن حضرت در 28 صفر سال 50 قمرى در سن 47 سالگى به علت مسموميت از سوى همسرش جعده بنت اشعث به لقاء اللّه پيوست. (5) وليكن علماى اهلسنت به اختلاف پرداختند. برخى از آنان، ربيعالاول سال 49 قمرى، (6) برخى ربيعالاول سال 50 قمرى و برخى آخر ماه صفر سال 50 قمرى را ذكر كردهاند. هم چنين در مقدار عمر آن حضرت به اختلاف پرداختند. (7) ولى اكثر آنان اتفاق نظر دارند كه همسرش وى را مسموم كرد و پس از تشييع جنازه، سعيد بن عاص ( عامل معاويه در مدينه) بر بدن او نماز گذاشت.(8) 1- الإرشاد (شيخ مفيد)، ص 347 2- همان 3- همان، ص 8 4- نك: كشف الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج2، ص 80 و الارشاد، ص 9 5- نك: الكافى(كليني )، ج1، ص 461؛ بحارالانوار(علامه مجلسي )، ج 44، ص 149 و الارشاد، ص 346 6- انساب الأشراف(بلاذري)، ج3، ص 75 7- بحارالانوار، ج44، ص 149 8- همان نظري هم بده
|